بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها با زنان انصار

حال من یک نکته بگویم تا ببینیم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چکار کرده‌اند، این چیزی که در فاطمیّه داریم در هیچ کجای دیگرِ منظومه‌ی دینی نداریم، آیا نمی‌شُد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم تقیّه کنند؟ مگر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بعد از آن ماجراها سکوت نکردند؟ مگر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام باغدار نشدند؟ چرا با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نرفتند باغداری کنند؟ این موضوع که از نظرِ شخصی آسان‌تر است! و اهل بیت علیهم السلام هم به دنبالِ آسانی نیستند، اهل بیت علیهم السلام به دنبالِ وظیفه‌ی خود هستند، ائمه‌ی بعدی هم در خیلی از قیام‌ها و… دخالت نکردند

متن و صوت کامل سخنرانی ها از اینجا | http://www.hkashani.com

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خمینی» ثبت شده است

فاطمیه و اصلاحات آمریکایی

فاطمیه و اصلاحات آمریکایی

سه شنبه, ۶ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۱۰ ب.ظ

آغاز نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۳ همزمان با مراسمات ایام فاطمیه بود و این محافل مذهبی فرصتی برای گسترش اعتراضات مراجع تقلید و حوزه علمیه قم علیه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی بود.  در همین رابطه عبدالمجید معادیخواه در جلد اول خاطرات خود با عنوان "جام شکسته" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره پیوند نهضت امام خمینی با نام حضرت زهرا(س) و شروع حرکت‌های انقلابی در سال ۱۳۴۱ می‌گوید: باخبر شدیم که در مسجد اعظم قم، مجلسى برپاست. مجلسى که با آن دغدغه‌ى درونى‌ام پیوندى داشت. بى‌درنگ مباحثه را نیمه تمام رها کردیم و به سوى آن مجلس راهى شدیم. گویى فاطمیه‌ى دوم بود. از مؤسس حوزه‌ى قم این سنت به یادگار مانده بود که او روزهاى دوم تا چهارم جمادى الثانى، مجلسى را در سوگ حضرت فاطمه(س) برپا مى‌کرد. فرزندش آیت‌الله مرتضى حائرى نیز همه سال به برپا کردنِ آن مجلس‌ـ در تداوم راه و رسم پدرـ پایبند بود؛ اما این نخستین بار بود که مشارکت در آن مجلس را توفیق مى‌یافتم.  ناگفته روشن است که آن مجلس، نه تنها با مجلس‌هایى که پیش از آن‌ـ در سال‌هاى گذشته‌ـ برپا مى‌شد متفاوت بود، که با هیچ مجلسى پیش از آن، قابل مقایسه نبود. فرصتى بود براى نمایشى از قدرت فرزندان فیضیه. با آن که خود را در آغاز مراسم به مسجد اعظم رسانده بودم، به دشوارى به درونِ شبستان راهى پیدا کردم و به زحمت در آن جمعیتِ فشرده، اندک جایى براى نشستن یافتم.  سخنران، سیدمحمد آل‌طه بود که با شور و حرارتى وصف‌ناپذیر، سخن‌هایى را فریاد مى‌کرد. مخاطبِ او، نخست وزیرِ وقت بود و پى‌درپى از او نام مى‌برد. با این توضیح، طلبه‌هایى چون گوینده‌ى این خاطره از روند رخدادها عقب بودند. مراجع قم، نخست با تلگرافى به شاه واکنش نشان داده بودند. شاه نیز در پاسخى که در آن نشانى از بى‌اعتنایىِ پرسش‌انگیزى به امام بود، مراجع را به رییس دولت حواله داده بود. پاسخ نخست وزیر را نیز در واکنش به تلگرافِ مراجع، نشانى از طفره رفتن مى‌آلود. او تلویحآ حوزه‌ى سیاست و امورِ مملکتى را بیرون از مسئولیتِ آنان، یادآور مى‌شد. در واقع، آن‌چه راـ پیش از آن مجلس‌ـ دیده بودم، تلگراف امام به نخست وزیر، پس از تلگراف به شاه و پاسخ آن بود. آل‌طه نیز در پرخاش‌هاى مکررش‌ـ با ادبیاتى ویژه‌ى خودـ مى‌کوشید تا اهانتِ علم را با توهین‌هاى ... ادامه مطلب از https://irdc.ir

ادامه مطلب...
فرق حضرت امام خمینی با حضرت امام خامنه‌ای

فرق حضرت امام خمینی با حضرت امام خامنه‌ای

چهارشنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۱، ۰۹:۴۷ ق.ظ

  فرق امام خمینی و امام خامنه ای این است که: امام خمینی…  بهشتی داشت رجایی داشت مطهری داشت مفتح داشت با هنر داشت چمران داشت و ….  و امّا : امام خامنه ای هاشمی،خاتمی،روحانی،موسوی و …داشت و هنوز هم دارد!  یعنی خودش باید  به جای رجایی ازمستضعفین دفاع کند.  به جای مطهری مبانی را بیان کند.  به جای مفتح با دانشگاهیان وحوزه هم کلام شود.  به جای بهشتی از گفتمان انقلاب اسلامی دفاع کند.  به جای باهنر و چمران در تنگناها وارد میدان مبارزه شود.  این است دلیل “این عمار؟” او در فتنه ۸۸!!  و چه زیبا گفت شهید مرتضی آوینی که “خون دادن برای امام خمینی زیباست اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای ازآن هم زیباتر است.” و چه زیبا تر گفت شهید سردار حاج قاسم سلیمانی که خامنه ای عزیز مظلوم است او را تنها نگذارید!‏:  شاید اینکه کسی مقام معظم رهبری را قبول ندارد، بخشی از آن مربوط به ما باشد، ما در شناساندن این جایگاه و شخصی که در این جایگاه قرار دارد، کم کاری کردیم…

آقا سیدعلی حسینی خامنه ای کیست … که تو نیویورک و کالیفرنیا چهارصدهزار نفر مقلد دارد؟  کدام مرجع تقلیدی، دومین تندخوان کشورش بوده است؟  کدام رهبری در دنیا هشت سال سردار جبهه‌های جنگ بوده است؟  کدام فرمانده جنگی هشت سال رئیس جمهوری بوده است؟  کدام رهبری دشمنش مهاجرانی می‌گوید تو زندگینا‌مه‌اش نه یک برگ سیاه بلکه یک برگ خاکستری هم وجود ندارد؟  کدام سیاستمداری در دنیا کدام مرد سیاسی بچه‌هایش این قدر سالم و پاک هستند؟ چه طور تربیتشان کرده است؟  همان که هفته‌ای دو بار خارج فقه و اصول می‌گوید؟  همان که آیت‌الله جوادی گفته است: “وقتی میهمانش بودم، اجازه نداد پسرش با ما ناهار بخورد که از بیت المال است.”  همان که استاد ما می‌گفت خانه‌اش موکت است فقط یک فرش دارد از جهیزیه خانمش  کدام مدیری با این حجم کاری، اخبار 20:30 پخش کرد مثل همیشه سر وقت به قرارش آمد رٵس ساعت 8 صبح نه دقیقه‌ای دیر و نه دقیقه‌ای زود  همان که به خاطر نگهداری پدر، درس و قم را رها کرد  همان که دستش هنوز هم به خاطر آسیب درد دارد و در چهره‌اش درد مشخص است  کدام مرجع شیعه می‌توانست این همه عالم سنی را مدیریت کند؟  این مرد 81 ساله کیست؟ که امیر کویت گفته است: “از نصایحتان، منطقه بهره می‌برند و ما …”  پسر امیر امارات گفته است: “بابایم می گوید عالم اسلام، یک مرد دارد آن‌هم سیدعلی.”  کوفی عنان رئیس سابق سازمان ملل گفته است: “دیدم در اوج معنویت، در اوج سیاست بود باید رئیس سازمان ملل، او بود.”  پوتین: “آنچه دیدم، منطبق بود بر داستانهایی که از مسیح در انجیل خوانده ام.”  حالا این سیّاس کیست؟  کسی است که وقتی آیت الله بهجت کامل‌ترین نفس عالم در بیمارستان بستری بود و به همان درد مرحوم شد پسرش گفته است: “دیدم در ساعات آخر عمرش پدرم ختم صلوات گرفته گفتم چرا؟ گفت آقای خامنه‌ای کردستان هستند!” آخرین عمل بهجت صلوات برای سلامتی اوست  او کیست که پسر آقای پهلوانی گفته است: “وقتی ایشان قم آمدند، آقا سیدعبدالله جعفری به من زنگ زدند پیرمرد نود و اندی ساله‌ای که قبلهء عرفا بعد آقای بهجت بود و کسالت داشت، که مرا برای دیدار آقای خامنه‌ای ببر” و پسر آقای پهلوانی می‌گفت: “آن ابرمرد توحید خم شد دست سید علی را بوسید.”  «یـــا صـــاحـــب الـــزمـــان»  اگر نایبت این‌چنین مدیریت می‌کند ده کشور منطقه را و دلها‌ را، تو چه می‌کنی؟  بیا باور کن دشمنانمان هم مانده‌اند و از دشمنی این مرد پشیمان شده‌اند!  او بی‌نظیر است  افتخار می‌کنیم به نفسش به قدمش به نورش  چشم اسلام و ایران روشن است از نور او.  لبیک یا خامنه ای عشق یعنی یک خمینی سادگی عشق یعنی با علی دلداگی عشق یعنی لا فتی الا علی عشق یعنی رهبرم سید علی آن قدر فروارد کنید تا همه دشمنان قسم خورده اش هم بخوانند برای سلامتی شان اجماعا صلوات

منبع: http://serateshgh.com/103268

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ  وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِکْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ مِنَ الأَْوَّلِینَ وَ اﻵْخِرِینَو

خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و فرج ایشان را تعجیل نما، و دشمنانشان را از جن و انس از اولین و آخرین نابود فرما.

ادامه مطلب...

به چند نفر بگو

چهارشنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۵۶ ق.ظ

حقیقت این ست که همیشه در انتخاب دچار اشتباه شده ایم و یا به اندازه کافی به دیگران در تصمیم گیری و انتخاب درست کمک نکرده ایم. امروز فرصت جبران اشتباه ست. درست فکر کنیم آیا با نیامدن پای صندوق رای، به دشمن جان و مال و ناموس مان رای می دهیم یا با آمدن پای صندوق رای و یک انتخاب آگاهانه و دقیق ، عَلَم دشمنان وطن و قاتلان شهدا را پایین می کشیم؟

حاج قاسم سلیمانی ، گفتی جمهوری اسلامی ایران حرم است که اگر بماند سایر حرمها می ماند و اما اگر جمهوری اسلامی ایرلن نماند، نه حرم ابراهیمی می ماند نه حرم محمدی(ص). برای نبودنت گریستیم اما برای به گریه انداختن دشمن و قاتلت سراپا شوقیم و حاضر و مجاهد.

سلام بر حسین بن علی (سلام الله علیه) و سلام بر آنان که در راه او خود را فدا کردند.

ادامه مطلب...
عمری مجاهدت

عمری مجاهدت

پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۵۱ ب.ظ

مولفه‌های اصلی حکومت‌داری از دیدگاه امام خمینی (ره)

...

خبرگزاری دفاع مقدسبا اندک توجهی در سیره سیاسی الهی امام خمینی به خوبی می‌توان بصیرت نافذ و کامل ایشان را در خصوص دشمنان داخلی و خارجی مشاهده کرد. به واقع اگر انسان در زندگی فردی و اجتماعی خود نتواند این چنین ویژگی شاخصی داشته باشد، در تقابل با دشمنان داخلی و خارجی شکست خواهد خورد؛ عنصر دشمن‌شناسی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دینی امام خمینی (ره) است که او را در رسیدن به اهداف بلند مبارزات سیاسی کمک کرد. اگر کسی از این ویژگی الهی برخوردار نباشد چه بسا زمانی را بر خود مشاهده نماید که طرح دوستی و همکاری با دشمنان اسلام بسته و رفتار‌های از خود نشان می‌دهد که مورد پسند دشمنان اسلام باشد این در حالی است که خداوند متعال پیش از این از چنین ارتباط و دوستی نهی کرده است.
از جمله اهداف دشمن که در این مقاله کمی شرح داده می شود
ایجاد تشنج
بر هم زدن اتحاد و یکپارچگی
مایوس کردن امت اسلامی

ادامه مطلب

نماهنگ نامزدها بدانند

ادامه مطلب...
یک دنیا فداکاری

یک دنیا فداکاری

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۱:۳۴ ب.ظ

  تصاویر بیشتر از بسیجیان دوران دفاع مقدس

سردار سلامیگزینه نظامی علیه ایران از دستور کار دشمن خارج شده است

شرف، کرامت، جوانمردی، غیرت، ایثار، محبت و جمال بسیج امروز ماست. هم جلال الهی دارند و در مقابل دشمن شوکت الهی دارند، در مقابل مستکبران عظمت الهی دارند. در مقابل ستمکاران، قلب‌هایشان به ذکر الهی آرام است.
آن‌ها از هیچ دشمنی نمی‌ترسند و در عین حال جمال رحمت و محبت هستند. زینت‌یافته به پاکی و طهارتند، اهل ایثارند و این رخساره معنوی بسیج ماست. دشمن از اینکه به فیزیک نظام ما ضربه بزند، ناامید و مأیوس است.
جنگ نظامی از گزینه‌های دشمن خارج شده و این‌ها واقعیت است. دشمن، روح معنابخش نظام ما، مردم و دین مردم فرهنگ، معیشت و سلامت ما را هدف قرار داده است.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اضافه کرد: بسیج در عرصه ایستاده است تا از این ارزش‌های والای ملت تحت فرمان رهبر دفاع کند و این دفاع امروز برجسته‌ترین فراز تاریخ مقاومت ماست که در جریان است.
سرلشکر سلامی تأکید کرد: ما تا انتها ایستاده‌ایم و انتهای این ایستادگی زوال ... ادامه مطلب

پادزهر فرهنگ لیبرالی مدیریت کشور پادزهر فرهنگ لیبرالی مدیریت کشور

وقوع انقلاب اسلامی اما چون آبی بر آتش لبیرالیزم از دل خاکستر، ققنوس‌وار زاده شد تا در برابر طاغوت لیبرالیزم قد علم کند. قد علم کردنی که با احیای فرهنگ برادری، برابری و دلسوزی و نوع‌دوستی که در دل فرهنگ ایرانی بود، می‌رفت تا ایران را از لحاظ سیاسی و فرهنگی آباد کند و با وقوع جنگ تحمیلی و هنرنمایی ملت ایران برای دفاع از کشور، این امید در دل‌های بیدار تقویت شد که دیگر روند پیشرفت فرهنگ ایران رو به افول نخواهد نهاد.
پس از دفاع مقدس، مع‌الاسف با شروع روند سازندگی، فرهنگ کشور نیز به تبع آن دست‌خوش انحراف و نفوذ مجدد لیبرالیزم قرار گرفت که مدعی بود، فقرا و محرومین باید زیر چرخ‌های توسعه له شوند تا کشور بتواند هم‌پای ابرقدرت‌ها گام بردارد. این فرهنگ مسموم و بیمار تا آنجا پیش رفت که امروز در حوزه فرهنگ شاهد اباحه‌گری، بی‌قیدی جنسی، هرزگی کلامی در بخش قابل اعتنایی از جامعه هستیم؛ از دیگر سود در حوزه اقتصاد، بار اقتصاد لیبرالی که تورم، ربای بانکی، اشرافیت و زرمداری از اصول آن است، کمر جامعه را خم کرده.
از این‌رو، به تازگی برای چندمین بار در سال‌های اخیر شاهد یورش عوامل شهرداری بندرعباس به آلونک یک خانواده محروم ... ادامه مطلب

نسخه «ایران قوی» در داخل است نه کاخ سفید!

«تحریم شخصیت‌های حقوقی و حقیقی»، «ایجاد محدودیت‌های تجاری و بازرگانی»، «نقض پیمان‌های بین‌المللی»، «ترور مسئولین ارشد نظامی»، «حمله به هواپیمای مسافربری»، «تحریک حکام مرتجع منطقه برای حمله به ایران»، «حمایت از گروهک‌های معاند برای براندازی نظام ایران» و ... برای جمهوری اسلامی ایران از سوی ایالات متحده آمریکا در دوره‌های مختلف مسأله‌ای جدیدی نبوده، نیست و نخواهد بود و این دشمنی‌ها تکرار خواهد شد.
اما مسأله‌ای که این نظام مقدس را در مقابل سیاست‌های خصمانه ایالات نامتحده آمریکا بیمه کرده است، «مقاومت و استقامت» ملت بی‌نظیر و رهبری منحصربفرد این ملت، حضرت امام خامنه‌ای (مدظله العالی) که الحق و الانصاف خلف صالح حضرت امام خمینی (ره) هستند، در برابر زیاده خواهی این یاغی‌هاست.
با مروری اجمالی به تاریخ ریاست جمهوری آمریکا متوجه می‌شویم دوره‌ای نبوده است که جمهوری اسلامی ایران بواسطه تحریم‌ها و بحران‌هایی که رؤسای وقت آمریکا برای این کشور تحمیل و ایجاد می‌کردند متضرر نشود؛ اما این نظام به مدد الهی و جانفشانی ۲۳۰ هزار شهید و هزاران جانباز توانسته است در هر دوره چه در دوران امام راحل و چه در دوره معظم‌له از پس این بحران‌ها و تحریم‌ها سربلند بیرون بیاید.
اما دوره ریاست جمهوری ترامپ قمار باز ... ادامه مطلب

ادامه مطلب...
بیانیه گام دوم انقلاب

بیانیه گام دوم انقلاب

شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۷:۴۸ ب.ظ
انقلاب کبیر اسلامی ایران در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دهه‌ی پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان مستکبرش گمان‌های باطلی در سر داشتند اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به دست آوردن پیشرفت‌های خیره‌کننده، همواره سربلند دیده‌اند.
در چنین نقطه‌ی عطفی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور «بیانیه‌ی گام دوم انقلاب» و برای ادامه‌ی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه‌ی گذشته پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند.
بیانیه‌ی «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد.
این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) هست» نزدیک خواهد کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است.

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

ورود انقلاب اسلامی به دومین مرحله‌‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی (۱)
از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به‌پاخاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی شده ‌است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.

پیروزی انقلاب اسلامی؛ آغازگر عصر جدید عالم
آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونه‌گون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجلِ محتوم خود نزدیک‌تر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانه‌ی انقلاب و چهل دهه‌ی فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دست‌وپنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش میرود.

شعارهای جهانی، فطری، درخشان و همیشه‌زنده‌ی انقلاب اسلامی
برای همه‌چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه‌ی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.

دفاع ابدی از نظریه‌ی نظام انقلابی
انقلاب اسلامی همچون پدیده‌ای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آماده‌ی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بی‌عمل میشمارد، امّا به هیچ بهانه‌ای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.

جمهوری اسلامی و فاصله‌ی میان بایدها و واقعیتها
جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بی‌مبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بی‌شک فاصله‌ی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمان‌خواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصله‌ای طی‌شدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بی‌شک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.

انقلاب اسلامی؛ مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی
انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است. مرتکب افراط‌ها و چپ‌روی‌هایی که مایه‌ی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است. در هیچ معرکه‌ای حتّی با آمریکا و صدّام، گلوله‌ی اوّل را شلّیک نکرده و در همه‌ی موارد، پس ‌از حمله‌ی دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بی‌رحم و خون‌ریز بوده و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنه‌ی عمل جهانی و منطقه‌ای در کنار مظلومان جهان، مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد.

برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت
اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده‌ی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل درباره‌ی گذشته است.

عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه‌ی خود یا گوش سپردن به تجربه‌ی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزموده‌ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده‌ایم و شما خواهید دید. دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی درباره‌ی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه‌ی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمیتوان شنید.

آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه‌ی صفر
انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه‌ی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه‌چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه ‌بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه -و نه به زور شمشیر خود- بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدّت نابسامان داخلی و عقب‌افتادگی شرم‌آور در علم و فنّاوری و سیاست و معنویّت و هر فضیلت دیگر.

ثانیاً: هیچ تجربه‌ی پیشینی و راه طی‌شده‌ای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه‌ی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود.

تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار»؛ پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر
پس آ‌نگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دوقطبی آن روز را به جهان سه‌قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار» پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانه‌ی ملّتهای زیر ستم و جریانهای آزادی‌خواه جهان و برخی دولتهای مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینه‌ورزانه و بدخواهانه‌ی رژیم‌های زورگو و قلدرهای باج‌طلب عالم، بدان دوخته شد. بدین‌گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزله‌ی انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنی‌ها با همه‌ی شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزه‌ی این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشده‌ی امام عظیم‌الشّأن ما، تاب آوردن در برابر آن‌همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکان‌پذیر نمیشد.

مدیریت جهادی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم»؛ عامل عزت و پیشرفت ایران در همه‌ی عرصه‌ها
به‌رغم همه‌ی این مشکلات طاقت‌فرسا، جمهوری اسلامی روزبه‌روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفت‌آور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهل‌ساله‌ی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهام‌گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همه‌ی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همه‌ی عرصه‌ها رسانید.

برکات بزرگ انقلاب اسلامی:
انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردم‌سالاری تبدیل کرد و عنصر اراده‌ی ملّی را که جان‌مایه‌‌ی پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میدان‌دار اصلی حوادث و وارد عرصه‌ی مدیریّت کرد؛ روحیه‌ و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان،‌ اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد:

یک) ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران
اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدّی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزه‌ی پیروزی در جنگ هشت‌ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقی‌اش را پدید ‌آورد.

دو) موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی
ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالنده‌ی آن روزبه‌روز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانش‌بنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزه‌های عمران و حمل‌ونقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیون‌ها تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، ده‌ها طرح بزرگ از قبیل چرخه‌ی سوخت هسته‌ای، سلّول‌های بنیادی، فنّاوری نانو، زیست‌فنّاوری و غیره با رتبه‌های نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، ده‌ها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشته‌های گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشته‌های مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و ده‌ها نمونه‌ی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش ‌از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت به‌جز مونتاژ و در علم به‌جز ترجمه هنری نداشت.

سه) به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقه‌ی خدمت‌رسانی
ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنه‌های داخلی، حضور در صحنه‌های ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمک‌رسانی‌ها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش ‌از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس ‌از انقلاب، مردم در مسابقه‌‌ی خدمت‌رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.

چهار) ارتقاء شگفت‌آور بینش سیاسی آحاد مردم
رابعاً: بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین‌المللی را به گونه‌ی شگفت‌آوری ارتقاء داد. تحلیل سیاسی و فهم مسائل بین‌المللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب بخصوص آمریکا، مسئله‌ی فلسطین و ظلم تاریخی به ملّت آن، مسئله‌ی جنگ‌افروزی‌ها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقه‌ی محدود و عزلت‌‌گزیده‌ای به نام روشنفکر، بیرون آورد؛ این‌گونه، روشنفکری میان عموم مردم در همه‌ی کشور و همه‌ی ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتّی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.

پنج) سنگین کردن کفه‌ی عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور
خامساً: کفّه‌ی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی‌همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بی‌عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره‌ی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروه کوچکی از پایتخت‌نشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود. مردم بیشتر شهرها بویژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیازهای اوّلیّه‌ی زیرساختی و خدمت‌رسانی بودند. جمهوری اسلامی در شمار موفّق‌ترین حاکمیّتهای جهان در جابه‌جایی خدمت و ثروت از مرکز به همه‌جای کشور، و از مناطق مرفّه‌نشین شهرها به مناطق پایین‌دست آن بوده است. آمار بزرگ راه‌سازی و خانه‌سازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و واحدهای دانشگاهی و سد و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخارآفرین است؛ بی‌شک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته‌ و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است؛ ولی هست و حسنه‌ای برای مدیران جهادی و بااخلاص نزد خدا و خلق است. البتّه عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از اینها است و چشم امید برای اجرای آن به شما جوانها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت.

شش) افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه
سادساً: عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونه‌ای چشمگیر افزایش داد. این پدیده‌ی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس ‌از پیروزی انقلاب، بیش ‌از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایه‌های مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایه‌های ایمان مردمش بسی ریشه‌دار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بی‌بندوباری در طول دوران پهلوی‌ها به آن ضربه‌های سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیه‌ی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفه‌ی دینی از عزیزان خود که به جبهه‌های گوناگون جهاد می‌شتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خون‌آلود یا جسم آسیب‌دیده‌ی آنان روبه‌رو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بی‌سابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزه‌داری و پیاده‌روی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه‌جا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبه‌روز بیشتر و باکیفیّت‌تر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمده‌ی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزه‌ای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.

هفت) ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان
سابعاً: نماد پُرابّهت و باشکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهان‌خوار و جنایت‌کار، روزبه‌روز برجسته‌تر شد. در تمام این چهل سال، تسلیم‌ناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشته‌ی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناخته‌شده‌ی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم به‌شمار میرفته است. قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دست‌اندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانسته‌اند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیات‌بخش انقلاب توانست نخست دست‌نشانده‌ی آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از ‌آن هم تا امروز از سلطه‌ی دوباره‌ی قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند.

انقلاب چهل‌ساله و گام بزرگ دوم
جوانان عزیز! اینها بخشی محدود از سرفصل‌های عمده در سرگذشت چهل‌ساله‌ی انقلاب اسلامی است؛ انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام بزرگ دوّم را در پیشبرد آن بردارید.

محصول تلاش چهل‌ساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، باعزّت، متدیّن، پیشرفته در علم، انباشته از تجربه‌هایی گران‌بها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورددار در شتاب پیشرفتهای علمی، ر کورددار در رسیدن به رتبه‌های بالا در دانشها و فنّاوری‌های مهم از قبیل هسته‌ای و سلّول‌های بنیادی و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزه‌های جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیّت جوان کارآمد، و بسی ویژگی‌های افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجه‌ی جهت‌گیری‌های انقلابی و جهادی است. و بدانید که اگر بی‌توجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه‌هایی از تاریخ چهل‌ساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارت‌بار هم بود- بی‌شک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.

اقتدار انقلاب اسلامی و تغییر چالشها و شکست مستکبران
ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبه‌رو است امّا با تفاوتی کاملاً معنی‌دار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه‌ی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه‌ی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته‌ی حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود،‌ امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته‌ی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله‌ی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته‌ی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبورکرده از بسی گردنه‌های دشوار در مسائل اساسی خویش است.

جوانان؛ محور تحقق نظام پیشرفته‌ی اسلامی
امّا راه طی‌شده فقط قطعه‌ای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله‌ی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشته‌ها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همه‌ی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بین‌المللی و نیز در عرصه‌های دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانه‌های خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربه‌ها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیه‌ی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفته‌ی اسلامی بسازند.

نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی؛ مهم‌ترین ظرفیت امیدبخش کشور
نکته‌ی مهمّی که باید آینده‌سازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کم‌نظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دست‌اندرکاران تاکنون بی‌استفاده یا کم‌استفاده مانده است. همّتهای بلند و انگیزه‌های جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند.

مهم‌ترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر ۴۰ ‌سال که بخش مهمّی از آن نتیجه‌ی موج جمعیّتی ایجادشده در دهه‌ی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانه‌ی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبه‌ی دوّم جهان در دانش‌آموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه‌ی انقلابی رشد کرده و آماده‌ی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته‌ی مادّی با آن مقایسه نمیتواند شد.

فهرست طولانی فرصتهای مادی کشور
به‌جز اینها، فرصتهای مادّی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند میتوانند با فعّال کردن و بهره‌گیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بی‌نیاز و به معنی واقعی دارای اعتمادبه‌نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقه‌ای با داشتن ۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوّع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دست‌نخورده مانده است. گفته شده‌ است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفاده‌نشده‌ی طبیعی و انسانی در رتبه‌ی اوّل جهان است. بی‌شک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید. دهه‌ی دوّم چشم‌انداز، باید زمان تمرکز بر بهره‌برداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیّتهای استفاده‌نشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملّی ارتقاء یابد.

گام دوم و سرفصلها و توصیه‌های اساسی در پرتو امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده
اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیه‌هایی میکنم. این سرفصل‌ها عبارتند از: علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی.

امّا پیش از همه‌چیز، نخستین توصیه‌ی من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ی همیشگی هزاران رسانه‌ی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصره‌ی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است. نشانه‌های امیدبخش -که به برخی از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دست‌ودلهای امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه‌دوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکارهای ایرانی، در بسیاری از عرصه‌ها با چشم تکریم و احترام مینگرد. قدر خود را بدانید و با قوّت خداداد، به سوی ‌آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.
و امّا توصیه‌ها:

یک) علم و پژوهش
۱) علم و پژوهش: دانش،‌ آشکارترین وسیله‌ی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست‌ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمه‌ی دانش در میان خود اصرار می‌ورزیم. بحمدالله استعداد علم و تحقیق در ملّت ما از متوسّط جهان بالاتر است. اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرکننده بود -یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پیش رفته است. دستاوردهای دانش و فنّاوری ما در این مدّت که ما را به رتبه‌ی شانزدهم در میان بیش از دویست کشور جهان رسانید و مایه‌ی شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی از رشته‌های حسّاس و نوپدید به رتبه‌های نخستین ارتقاء داد، همه‌وهمه در حالی اتّفاق افتاده که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمن‌ساز، به رکوردهای بزرگ دست یافته‌ایم و این نعمت بزرگی است که به‌خاطر آن باید روز و شب خدا را سپاس گفت.

امّا آنچه من میخواهم بگویم این است که این راه طی‌شده، با همه‌ی اهمّیّتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلّه‌های دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّه‌ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهم‌ترین رشته‌ها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کرده‌ایم. عقب‌ماندگی شرم‌آور علمی در دوران پهلوی‌ها و قاجارها در هنگامی که مسابقه‌ی علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربه‌ی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را ‌آغاز کرده و با شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقب‌افتادگی جبران شود. اینجانب همواره به دانشگاه‌ها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدّی دراین‌باره تذکّر و هشدار و فراخوان داده‌ام، ولی اینک مطالبه‌ی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیّت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هسته‌ای نیز داده است. به‌پاخیزید و دشمن بدخواه و کینه‌توز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید.

دو) معنویّت و اخلاق
۲) معنویّت و اخلاق: معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکّل، ایمان در خود و در جامعه است، و اخلاق به معنی رعایت فضیلت‌هایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتمادبه‌نفس و دیگر خلقیّات نیکو است. معنویّت و اخلاق، جهت‌دهنده‌ی همه‌ی حرکتها و فعّالیّتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتّی با کمبودهای مادّی، بهشت میسازد و نبودن آن حتّی با برخورداری مادّی، جهنّم می‌آفریند.

شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار می‌آورد؛ این، بی‌گمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمی‌آید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و ثانیاً زمینه‌ را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی دراین‌باره میدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهای ضدّ معنویّت و اخلاق، به شیوه‌ی معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنّمی‌ها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند.

ابزارهای رسانه‌ای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هم‌اکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهره‌گیری از این ابزارها را به چشم خود می‌بینیم. دستگاه‌های مسئول حکومتی دراین‌باره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد. و این البتّه به معنی رفع مسئولیّت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دوره‌ی پیش‌ِرو باید دراین‌باره‌ها برنامه‌های کوتاه‌مدّت و میان‌مدّت جامعی تنظیم و اجرا شود؛ ان‌شاء‌الله.

سه) اقتصاد
۳) اقتصاد: اقتصاد یک نقطه‌ی کلیدیِ تعیین‌کننده است. اقتصاد قوی، نقطه‌ی قوّت و عامل مهمّ سلطه‌ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطه‌ی ضعف و زمینه‌‌ساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّیّات و معنویّات بشر، اثر میگذارد. اقتصاد البتّه هدف جامعه‌ی اسلامی نیست، امّا وسیله‌ای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. تأکید بر تقویت اقتصاد مستقلّ کشور که مبتنی‌ بر تولید انبوه و باکیفیّت، و توزیع عدالت‌محور، و مصرف به‌اندازه و بی‌اسراف، و مناسبات مدیریّتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی اینجانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، به‌خاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد میتواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.

انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسه‌ها‌ی دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کم‌اثر و حتّی بی‌اثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.

مهم‌ترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه‌ی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفاده‌ی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجه‌بندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینه‌های زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاه‌های حکومتی است. نتیجه‌ی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقه‌ی ضعیف و امثال آن است.

راه‌حلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامه‌های اجرائی برای همه‌ی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درون‌زایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانش‌بنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برون‌گرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راه‌حل‌ها است. بی‌گمان یک مجموعه‌ی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانسته‌های اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِ‌رو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعه‌ای باشد.

جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه‌ی راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه‌ی گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلت‌زدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه‌ی خارجی است که با صد زبان به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.

چهار) عدالت و مبارزه با فساد
۴) عدالت و مبارزه با فساد: این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، توده‌ی چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنه‌ی حکومتها عارض شود، زلزله‌ی ویرانگر و ضربه‌زننده به مشروعیّت آنها است؛ و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیّتی فراتر از مشروعیّتهای مرسوم و مبنائی‌تر از مقبولیّت اجتماعی است، بسیار جدّی‌تر و بنیانی‌تر از دیگر نظامها است. وسوسه‌ی مال و مقام و ریاست، حتّی در عَلَوی‌ترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیر‌‌المؤمنین (علیه‌السّلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقه‌ی زهد انقلابی و ساده‌زیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سه‌گانه حضور دائم داشته باشد و به‌معنای واقعی با فساد مبارزه کند، بویژه در درون دستگاه‌های حکومتی.

البتّه نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است و بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشته‌اند، ولی حتّی آنچه هست غیر قابل قبول است. همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همه‌ی مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. همه باید از شیطانِ حرص برحذر باشند و از لقمه‌ی حرام بگریزند و از خداوند دراین‌باره کمک بخواهند و دستگاه‌های نظارتی و دولتی باید با قاطعیّت و حسّاسیّت، از تشکیل نطفه‌ی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند. این مبارزه نیازمند انسانهایی باایمان و جهادگر، و منیع‌الطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همه‌جانبه‌ای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت به کار برد.

عدالت در صدر هدفهای اوّلیّه‌ی همه‌‌ی بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است؛ این، کلمه‌ای مقدّس در همه‌ی زمانها و سرزمین‌ها است و به‌صورت کامل، جز در حکومت حضرت ولیّ‌عصر (ارواحنافداه) میسّر نخواهد شد ولی به‌صورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضه‌ای بر عهده‌ی همه بویژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوری اسلامی ایران در این راه گامهای بلندی برداشته است که قبلاً بدان اشاره‌ای کوتاه رفت؛ و البتّه در توضیح و تشریح آن باید کارهای بیشتری صورت گیرد و توطئه‌ی واژگونه‌نمایی و لااقل سکوت و پنهان‌سازی که اکنون برنامه‌ی جدّی دشمنان انقلاب است، خنثی گردد.

با این همه، اینجانب به جوانان عزیزی که آینده‌ی کشور، چشم‌انتظار آنها است صریحاً میگویم آنچه تاکنون شده با آنچه باید میشده و بشود، دارای فاصله‌‌ای ژرف است. در جمهوری اسلامی، دلهای مسئولان به‌طور دائم باید برای رفع محرومیّتها بتپد و از شکافهای عمیق طبقاتی بشدّت بیمناک باشد. در جمهوری اسلامی کسب ثروت نه‌تنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست، امّا تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه‌خواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بی‌عدالتی می‌انجامد، بشدّت ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به‌هیچ‌رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاستها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایسته‌ی آن، چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره‌ی بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان -که بحمدالله کم نیستند- سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ ان‌شاءالله.

پنج) استقلال و آزادی
۵) استقلال و آزادی: استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است. و آزادی اجتماعی به‌معنای حقّ تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله‌ی ارزشهای اسلامی‌اند و این هر دو عطیّه‌ی الهی به انسانها‌یند و هیچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده‌اند. ملّت ایران با جهاد چهل‌ساله‌ی خود از جمله‌ی آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خون‌آوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبه‌های رفیع انسانیّت. این ثمر شجره‌ی طیّبه‌ی انقلاب را با تأویل و توجیه‌های ساده‌لوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار داد. همه -مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی‌- موظّف به حراست از آن با همه‌ی وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.

شش) عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن
۶) عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخه‌هایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بین‌المللی‌اند. صحنه‌ی جهانی، امروز شاهد پدیده‌هایی است که تحقّق یافته یا در آستانه‌‌ی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطه‌ی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاست‌های آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا و زمین‌گیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانه‌ی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.

اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمی‌آمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه‌ بر آمریکای جنایت‌کار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه‌حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت‌جویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.

هفت) سبک زندگی
۷) سبک زندگی: سخن لازم دراین‌باره بسیار است. آن را به فرصتی دیگر وامیگذارم و به همین جمله اکتفا میکنم که تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بی‌جبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همه‌جانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.

در پایان از حضور سرافرازانه و افتخارانگیز و دشمن‌شکن ملّت عزیز در بیست‌ودوّم بهمن و چهلمین سالگرد انقلاب عظیم اسلامی تشکّر میکنم و پیشانی سپاس بر درگاه حضرت حق میسایم. سلام بر حضرت بقیّة‌الله (ارواحنافداه)؛ سلام بر ارواح طیّبه‌ی شهیدان والامقام و روح مطهّر امام بزرگوار؛ و سلام بر همه‌ی ملّت عزیز ایران و سلام ویژه به جوانان.

دعاگوی شما
سیّدعلی خامنه‌ای
۲۲بهمن‌ماه ۱۳۹۷

ادامه مطلب...
آیا مدیران بدون یاد خدا می‌توانند جنگ اقتصادی را پیش ببرند؟

آیا مدیران بدون یاد خدا می‌توانند جنگ اقتصادی را پیش ببرند؟

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۰۰ ق.ظ

مدیری که اهل ذکر و یاد خدا نباشد کارها را خراب می‌کند / پیروزی‌ها در جنگ تحمیلی با ذکر و تضرع فرماندهان بود / آیا مدیران بدون یاد خدا می‌توانند جنگ اقتصادی را پیش ببرند؟/ به الهامات خوب ذهنی‌ات بی‌اعتنایی نکن
ذکر برای مؤمنین منفعت دارد؛ قرآن می‌فرماید: «فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ» اگر کسی یا چیزی، یک مؤمن را به یاد خدا بیندازد، مؤمن اعراض نمی‌کند. هروقت کسی شما را به یاد خدا انداخت، اعراض نکنید بلکه از آن استقبال کنید، چون این ذکر و یاد خدا به نفع‌تان است.

. . . شاید ماجرای خانه‌ خریدن حضرت امام(ره) را شنیده باشید. ایشان در قم، مستأجر بودند. یک‌روز صاحب‌خانه‌شان می‌آید و می‌گوید: «اگر می‌شود خانه را تخلیه کنید من می‌خواهم اینجا را بفروشم.» امام(ره) می‌گویند: اینجا را به چه قیمتی می‌خواهید بفروشید؟ ایشان می‌گوید: چهارده تومان (یا یک رقمی در این حدود) امام می‌فرماید: من فعلاً این‌قدر پول ندارم، حالا اگر بخواهیم بلند بشویم یا پول خانه را تهیه کنیم، چقدر به ما مهلت می‌دهی؟ او می‌گوید: یک هفته. امام می‌گوید: باشد، توکل به خدا ببینیم چه می‌شود؟
 امام(ره) به درس و بحث و کارهای خود ادامه می‌دهد-که درواقع همۀ زندگی ایشان، ذکر و یاد خدا بود- هفتۀ بعد (یک روز قبل از موعدِ تخلیه خانه) یک گروهی خدمت امام(ره) می‌آیند و می‌گویند: ما با یک کاروان، داریم برای زیارت (مکه و مدینه و عتبات) می‌رویم که چند ماه طول می‌کشد. ما یک پولی داریم که می‌خواهیم پیش شما امانت بگذاریم. امام می‌فرماید: من امانت قبول نمی‌کنم. آنها اصرار می‌کنند و امام می‌گوید: می‌توانم به‌عنوان قرض، از شما بگیرم. حالا این پول چقدر است؟ چهارده تومان.
 آنها پول را قرض می‌دهند و امام با آن پول، خانه را از صاحب‌خانه می‌خرد و بعد از مدت کمی آن زائران-که به‌دلیل بسته بودن مرز نتوانسته بودند به زیارت بروند- برمی‌گردند تا قرضشان را بگیرند . . .

متن و صوت کامل جلسه استاد پناهیان - کنترل ذهن در مسیر تقرب - فصل دوم (۵)

ادامه مطلب...

فرازهایی از سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، به مناسبت نیمه‌ی شعبان

پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۴۷ ق.ظ

. . .

وقتی انسان نمی‌تواند یا به دشواری می‌تواند درک کند چه اتفاقی در حال وقوع است یا پیش‌بینی کند چه اتفاقی رخ خواهد داد، گاهی به این شیوه‌ها [طالع‌بینی، خواب، پیش‌بینی آینده و…] پناه می‌برد. این وضعیت و شرایط گاهی بستر را حتی در زمینه‌های علمی، فکری، اخلاقی، تربیتی، ایمانی و معنوی برای رویکردهای درست و صحیح و تبدیل تهدید به فرصت فراهم می‌کند اما متأسفانه گاهی نیز زمینه را برای گمراهی، فریب، دروغ و بازی با عواطف و احساسات و گمراه کردن و تباه کردن مردم فراهم می‌آورد. باید شدیدا به این نیز توجه شود. به‌ویژه وقتی این حوادث به وعده‌ی الهی و موضوعات مرتبط با امام مهدی(علیه السلام) یا

ادامه مطلب...

حماسه‌ای برای همه تاریخ| در سال ۱۳۸۸ چه گذشت؟

گفتگو با حجه الاسلام رسایی در برنامه جهان آرا با موضوع؛  بازخوانی حماسه ۹ دی  نقش هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی در فتنه ۸۸  و شباهتهای سردار سلیمانی و علامه مصباح یزدی  ۱۰ دی ۱۴۰۱

خلاصه این قسمت از برنامه جهان‌آرا (۱۰ دی۱۴۰۱)

ادامه مطلب
از رنج شما خوشحال میشوند

از رنج شما خوشحال میشوند

پیغمبر اکرم اسوه‌ی حسنه است؛ این را قرآن بصراحت دارد میگوید. اسوه است یعنی چه؟ یعنی یک الگویی است که ما باید از این الگو تبعیّت کنیم؛ در قلّه‌ای قرار گرفته، ما باید از این حضیض به سمت آن قلّه پیش برویم، حرکت کنیم. بشر تا آنجایی که میتواند باید حرکت کند به سمت آن قلّه؛ اسوه یعنی این.
خب، حالا وقتی بخواهیم به آن الگو و به آن اسوه اقتدا بکنیم، درسهایی که وجود دارد، یکی دو تا نیست، صدها درس وجود دارد؛ در زندگی شخصی پیغمبر، در زندگی خانوادگی پیغمبر، در حکومت پیغمبر، در شخصیّت اجتماعی پیغمبر با دوستانش، با دشمنانش، با مؤمنین، با کفّار صدها درس اساسی و مهم وجود دارد. یکی از این درسها را من امروز میخواهم مطرح کنم و آن، مضمون این آیه‌ی شریفه است که فرمود: لَقَد جاءَکُم رَسولٌ مِّن اَنفُسِکُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم بِالمُؤمِنینَ رَؤُفٌ‌ رَّحیمٌ؛(۳) من روی این مسئله‌ی «عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم» میخواهم تکیه بکنم. [میفرماید:] برای او رنجهای شما دردآور است، سخت است؛ شما که رنج میکشید، پیغمبر از رنج شما رنج میبرد. بلاشک این مخصوص به مسلمان معاصر پیغمبر نیست، خطاب به عموم مؤمنین در طول تاریخ است؛ یعنی امروز اگر شما در فلسطین رنج میکشید، در میانمار، در نقاط گوناگون دیگر مسلمانها رنج میکشند، بدانند این رنج، روح مطهّر پیغمبر را به رنج و زحمت درمی‌آورد؛ این خیلی مهم است. پیغمبر ما این‌ جوری است. این حالت پیغمبر اکرم که در این آیه‌ی شریفه بیان شده، نقطه‌ی مقابل وضع دشمنان است که آن هم در این آیه‌ی شریفه است: یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا لا تَتَّخِذوا بِطانَةً مِن دونِکُم‌ لا یَألونَکُم خَبالًا وَدّوا ما عَنِتُّم».(۴) آنجا [برای] پیغمبر اکرم «عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم»، اینجا [برای دشمنان] «وَدّوا ما عَنِتُّم»؛ رنج شما آنها را خوشحال میکند. ما الان این‌ جوری هستیم؛ توجّه کنید که موقعیّت خودمان را در دنیای کنونی بشناسید.
یک طرف آن وجود مقدّسی است که «عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّم»، یک طرف هم جبهه‌ای است که «وَدُّوا مَا عَنِتُّم»؛ از رنج شما خوشحال میشوند، خرسند میشوند؛ از بدبختی شما، آنها احساس خوشبختی میکنند. طبعاً وقتی آن جبهه یک چنین حالتی دارد، سعی میکند شما را به سمت سختی، به سمت بدبختی سوق بدهد و پیش ببرد. این موقعیّت را باید بفهمیم، بدانیم، توجّه کنیم.
خب حالا این رنجهای امّت اسلامی در زمان کنونی ناشی از چیست؟ چرا ملّتهای مسلمان این ‌قدر از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فشارهای سیاسی، از لحاظ ایجاد جنگ و جنگهای داخلی و تسلّط و تصرّف و استعمار و استعمار نو و امثال اینها دچار رنجند؟ علّت این رنج کشیدن و در موضع رنج کشیدن قرار داشتن مسلمانها چیست؟ علل فراوانی دارد، علّتهای متعدّدی دارد. عقب‌ماندگی علمی یکی از علل آن است؛ تن دادن به تسلّط استعمارگران یکی از علل آن است. علل متعدّدی دارد که حالا در این زمینه افرادی که اهل سیاستند، اهل تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی و مانند اینها هستند در این زمینه‌ها کار کرده‌اند، هزاران مقاله نوشته شده، لکن یکی از عوامل که شاید مهم‌ترین یا یکی از مهم‌ترین عوامل باشد، تفرّق مسلمین است. ما قدر خودمان را نمیدانیم، قدر یکدیگر را نمیدانیم؛ اشکال بزرگِ کار ما این است؛ از هم جداییم، متفرّقیم.
وقتی که متفرّق هستیم، وقتی خیرخواهِ هم نیستیم، وقتی گاهی حتّی بدخواه همدیگر هستیم، خب نتیجه همین است. اینجا هم باز قرآن، صریح است.‌ واقعاً در این مسائل زندگی بشر ما هیچ نقطه‌ای مهم نداریم که قرآن در آن بصراحت ناطق نباشد؛ اینجا هم قرآن میفرماید که «وَ اَطِیعُوا اللَهَ وَرَسُولَهُ وَ لَا تَنَازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذهَبَ رِیحُکُم»؛(۵) وقتی تنازع کردید، فشل به وجود می‌آید؛ فشل یعنی سستی. «وَ تَذهَبَ رِیحُکُم» یعنی تَذهَبَ عِزّکم؛ یعنی عزّتتان از بین میرود. اختلاف که پیدا کردید، قهراً خاک‌نشین میشوید، قهراً ذلیل میشوید، قهراً وسیله‌ی تسلّط دیگران بر خودتان را فراهم میکنید. [نتیجه‌ی] تفرّق این است.
امیرالمؤمنین (سلام ‌الله ‌علیه) در خطبه‌ی قاصعه که یکی از مهم‌ترین خطبه‌های نهج‌البلاغه است روی این مسئله تکیه کرده. امیرالمؤمنین مستمعین خود را به تاریخ ارجاع میدهد؛ میگوید ببینید گذشتگان، آن وقتی که با هم بودند، متّفق بودند، چه عزّتی پیدا کردند، چه حالتی پیدا کردند، امّا وقتی که از آن حالت یکپارچگی خارج شدند ادامه متن سخنرانی اینجا

ادامه مطلب
کتاب نقدی بر «حجاب شرعی در عصر پیامبر» | رایگان

کتاب نقدی بر «حجاب شرعی در عصر پیامبر» | رایگان

کتاب : نقدی بر حجاب شرعی در عصر پیامبر
نویسنده: حسین سوزنچی
قیمت: رایگان
انتشار در hkashani.ir

دریافت کتاب از اینجا

ما مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، اگرچه در برخی احکام شرعی (مثل وضو) اختلاف نظر داریم، اما تعالیمی که از طریق آیات و روایات به دستمان رسیده، جای تردیدی برای ما نگذاشته که حجاب شرعی لازم برای یک زن مسلمان، پوشاندن تمام بدن غیر از صورت و دستان وی (تا مچ) است؛ و این مطلب به‌قدری واضح بوده که امروزه، نه فقط بین مسلمانان، بلکه در تمام دنیا، پوشیدن این حجاب، علامتی برای شناسایی یک زن مسلمان به حساب می‌آید تاحدی که در سراسر جهان، حکومت‌هایی که با اسلام میانه خوبی ندارند، این مدل پوشش را، چون علامت مسلمانی یک زن است، در مدارس و ادارات خود برنمی‌تابند؛ یعنی این حجاب، علاوه بر کمک به حفظ اخلاقی جامعه، امروزه نقش پرچم را برای نشان دادن هویت یک زن مسلمان ایفا می‌کند.
نویسنده محترم کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر (ص)» درصدد برآمده این تلقی از حجاب زن مسلمان را به چالش بکشد و فرضیه‌اش این است که حجاب شرعی در آن زمان، این اندازه نبوده، بلکه چیزی در حد پوشاندن تنه و ران و بازو بوده، و اسلام اصراری بر پوشش زن در برابر مردان نامحرم ندارد.
کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» نوشته‌ای است حدود ۱۰۰۰ صفحه از آقای امیر ترکاشوند که آن طور که در صفحه نمایه‌ی آن ذکر شده، ظاهرا نگارش آن در سال ۱۳۸۹ به پایان رسیده، و با اصلاحاتی، در سال ۱۳۹۰ در فضای مجازی منتشر شده است. این کتاب به تدریج در میان افراد غیرمتخصص شیوع پیدا کرده و در میان طیف خاصی از جامعه به عنوان مدرک مهمی علیه حجاب شرعی قلمداد ‌گردیده است؛ همین امر انگیزه‌ای شد برای نگارش مقاله‌ای که به بررسی میزان اعتبار آن بپردازد. اگرچه مقاله ضمیمه عمدتا به عنوان نقد کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» نوشته شده، اما با یک نگاه ثانوی به تحلیل‌هایی که با استفاده از آیات و روایات به عمل آمده، مخاطب می‌تواند با استنادات و دلالت‌های قرآنی و روایی بحث حجاب آشنا شود.

ادامه مطلب
شرط خدا را قبول کن

شرط خدا را قبول کن

خداوند متعال برای آن کسانی که وعده‌ی نصرت داده است، شرطی مقرّر فرموده است: وَ اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر؛ اَلَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَلوةَ وَ ءاتَوُا الزَّکوة وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبةُ الاُمور. خداوند متعال چهار شاخص را در این آیه‌ی شریفه برای آن مؤمنانی که قدرت در اختیار آنها قرار میگیرد و از زیر سلطه‌ی قدرتمندان جائر خارج میشوند، معیّن کرده و وعده کرده است که «اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر»؛ خدای متعال قادر است که یک چنین ملّتی را نصرت کند و یقیناً هم نصرت خواهد کرد. از این چهار شرط، یکی نماز است، یکی زکات است، یکی امر به معروف است و دیگری نهی از منکر. هر کدام این چهار خصوصیّت و چهار شاخص، یک جنبه‌ی فردی و شخصی دارند، لکن در کنار آن، یک جنبه‌ی اجتماعی و تأثیر در نظام‌سازی اجتماعی [هم] دارند. نماز با آن همه راز و رمزی که در حقیقت نماز نهفته است که معراج هر مؤمن است، «قُربانُ کُلِّ تَقی» است، وسیله‌ی فوز و سعادت است، از همه‌ی اعمال برتر و بالاتر است، حتّی نماز دارای جنبه‌ی اجتماعی هم هست. جنبه‌ی اجتماعی نماز این است که یکایک مسلمانان به‌وسیله‌ی نماز با یک مرکز واحدی در تماس میشوند. در آنِ واحد در وقت نماز، همه‌ی مسلمانان در همه‌ی نقاطی که دنیای اسلام گسترده است، دل را به یک مرکز واحدی متّصل میکنند؛ این اتّصال همه‌ی دلها به یک مرکز واحد، یک مسئله‌ی اجتماعی است، یک مسئله‌ی نظام‌ساز است، معیّن‌کننده و شکل‌دهنده‌ی هندسه‌ی نظام اسلامی است.
... امر به معروف و نهی از منکر که در واقع به نوعی زیربنای همه‌ی حرکات اجتماعی اسلام است که «بِها تُقامُ الفَرائِض»؛ امربه‌معروف یعنی همه‌ی مؤمنان در هر نقطه‌ای از عالم که هستند، موظّفند جامعه را به‌سمت نیکی، به‌سمت معروف، به‌سمت همه‌ی کارهای نیکو حرکت دهند؛ و نهی از منکر یعنی همه را از بدی‌ها، از پستی‌ها، از پلشتی‌ها دور بدارند. هرکدام از این چهار شاخص به‌نحوی ترجمان ساخت و هندسه‌ی نظام اسلامی است.
در حاشیه عرض بکنیم که این معنای مهمّ امر به معروف و نهی از منکر را نباید به مسائل زیر نصاب اهمّیّت منحصر کرد؛ بعضی تصوّر میکنند امر به معروف و نهی از منکر منحصر میشود به اینکه انسان به فلان زن یا فلان مردی که یک فرع دینی را رعایت نمیکند تذکّر بدهد؛ البتّه اینها امر به معروف و نهی از منکر است امّا مهم‌ترین قلم امر به معروف و نهی از منکر نیست. مهم‌ترین قلم امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از امر به بزرگ‌ترین معروفها و نهی از بزرگ‌ترین منکرها. بزرگ‌ترین معروفها در درجه‌ی اوّل عبارت است از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی؛ این امر به معروف است. معروفی بالاتر از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی نداریم؛ هر کسی که در این راه تلاش کند، آمر به معروف است؛ حفظ عزّت و آبروی ملّت ایران، بزرگ‌ترین معروف است. معروفها اینها هستند: اعتلای فرهنگ، سلامت محیط اخلاقی، سلامت محیط خانوادگی، تکثیر نسل و تربیت نسل جوان آماده‌ی برای اعتلای کشور، رونق دادن به اقتصاد و تولید، همگانی کردن اخلاق اسلامی، گسترش علم و فنّاوری، استقرار عدالت قضائی و عدالت اقتصادی، مجاهدت برای اقتدار ملّت ایران و ورای آن و فراتر از آن، اقتدار امّت اسلامی و تلاش و مجاهدت برای وحدت اسلامی؛ مهم‌ترین معروفها اینها است و همه موظّفند در راه این معروفها تلاش کنند؛ امر کنند. نقطه‌ی مقابل اینها هم عبارت است از منکرها. ابتذال اخلاقی منکر است، کمک به دشمنان اسلام منکر است، تضعیف نظام اسلامی منکر است، تضعیف فرهنگ اسلامی منکر است، تضعیف اقتصاد جامعه و تضعیف علم و فنّاوری منکر است؛ از این منکرها باید نهی کرد.اوّلین آمر به‌ معروف هم خود ذات مقدّس پروردگار است که میفرماید: اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ وَ ایتآئِ ذِی‌القُربی وَ یَنهی عَنِ الفَحشآءِ وَ المُنکَرِ وَ البَغی؛ خدا آمر به معروف و ناهی از منکر است؛ معروفها هم مشخّص شده است، منکرها هم معلوم شده است. وجود مقدّس پیامبر معظّم اسلام (صلّی ‌الله ‌علیه‌ و آله) از برترین آمران به معروف و ناهیان از منکر است؛ آیه‌ی قرآن [میفرماید] «یَأمُرُهُم بِالمَعروفِ وَ ینهاهُم عَنِ المُنکَر»؛ ائمّه (علیهم‌السّلام) بزرگ‌ترین آمران به معروف و ناهیان از منکرند؛ در زیارت میخوانید: اَشهَدُ اَنَّکَ قَد اَقَمتَ الصَّلاةَ وَ آتَیتَ الزَّکاةَ وَ اَمَرتَ بِالمَعروفِ وَ نَهَیتَ عَنِ المُنکَر؛ مؤمنین و مؤمنات در هر نقطه‌ای از جهان اسلام آمران به معروفند که فرمود: وَ المُؤمِنونَ وَ المُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولیآءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ یُقیمونَ الصَّلوةَ وَ یُؤتونَ الزَّکوة؛ اینها چهار پایه‌ی اصلی برای نظام‌سازی است که از هرکدام از اینها، شاخه‌هایی منشعب میشود. نظام اسلامی متّکی است به اقامه‌ی صلات، ایتاء زکات، امر به ‌معروف، و نهی از منکر؛ یعنی انسجام و ارتباط اجتماعی و قلبیِ میان آحاد مردم در نظام اسلامی. ۱۳۹۴/۰۱/۰۱
اوّلین فایده‌ی امر به معروف و نهی از منکر همین است که نیکی و بدی، همچنان نیکی و بدی بماند. از طرف دیگر، وقتی در جامعه گناه منتشر شود و مردم با گناه خو بگیرند، کار کسی که در رأس جامعه قرار دارد و می‌خواهد مردم را به خیر و صلاح و معروف و نیکی سوق دهد، با مشکل مواجه خواهد شد؛ یعنی نخواهد توانست، یا به آسانی نخواهد توانست و مجبور است با صرف هزینه‌ی فراوان این کار را انجام دهد. یکی از موجبات ناکامی تلاشهای امیر مؤمنان - با آن قدرت و عظمت - در ادامه‌ی این راه، که بالاخره هم به شهادت آن بزرگوار منجر شد، همین بود. روایتی که می‌خوانم، روایتِ تکان دهنده و عجیبی است. می‌فرماید: «لتأمرنّ بالمعروف و لتنهون عن المنکر او لیسلّطنّ اللَّه علیکم شرار کم فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم»؛ باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابسته‌ها را بر شما مسلّط می‌کند؛ یعنی زمام امور سیاست کشور به مرور به دست امثال حَجّاج بن یوسف خواهد افتاد! همان کوفه‌ای که امیرالمؤمنین در رأس آن قرار داشت و در آن‌جا امر و نهی می‌کرد و در مسجدش خطبه می‌خواند، به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر، به مرور به جایی رسید که حَجّاج‌بن‌یوسف ثقفی آمد و در همان مسجد ایستاد و خطبه خواند و به خیال خود مردم را موعظه کرد! حَجّاج چه کسی بود؟ حَجّاج کسی بود که خون یک انسان در نظر او، با خون یک گنجشک هیچ تفاوتی نداشت! به همان راحتی که یک حیوان و یک حشره را بکشند، حَجّاج یک انسان را می‌کشت. یک بار حَجّاج دستور داد و گفت همه‌ی مردم کوفه باید بیایند و شهادت بدهند که کافرند و از کفرِ خودشان توبه کنند؛ هر کس بگوید نه، گردنش زده می‌شود! با ترک امر به معروف و نهی از منکر، مردم این‌گونه دچار ظلمهای عجیب و غریب و استثنایی و غیر قابل توصیف و تشریح شدند. وقتی که امر به معروف و نهی از منکر نشود و در جامعه خلافکاری، دزدی، تقلّب و خیانت رایج گردد و بتدریج جزو فرهنگ جامعه شود، زمینه برای روی کار آمدن آدمهای ناباب فراهم خواهد شد.۱۳۷۹/۰۹/۲۵
یک قلم از حقوق عامّه همین مسئله‌ی امر به معروف و نهی از منکر است. البتّه متأسّفانه این واجب آن‌ چنان که باید و شاید در جامعه‌ی ما جاری نیست امّا گوشه و کنار هستند کسانی که آمر به معروف و ناهی از منکرند؛ اینها را نباید تنها گذاشت، باید از اینها حمایت کرد. البتّه بنده هم میدانم که بعضی هستند به نام امر به معروف و نهی از منکر بی‌خودی هیاهو میکنند و مقاصد دیگری را دنبال میکنند، خیلی خب، تشخیص بین آمر به معروف و ناهی از منکر واقعی و غیر واقعی هم باز با چه کسی است؟ باز با قوّه‌ی قضائیّه است دیگر؛ باید [کار] آن کسی را که واقعاً میفهمید آمر به معروف و ناهی از منکر است دنبال کنید.۱۴۰۰/۰۴/۰۷
با بهترین روش‌ها، مردم را به عبادات و ظواهر و مصادیق دینی از جمله صدق، امانت، تقوا، ترک منکر، امر به معروف و سبک زندگی صحیح، هدایت کنید.۱۳۹۵/۰۲/۲۵
امر به معروف یعنى شما همه مسئولید که معروف را، نیکى را گسترش بدهید، امر کنید به آن؛ نهى از منکر [یعنى] زشتى را، بدى را، پلشتى را نهى کنید؛ جلوى آن را بگیرید با شیوههاى مختلف.۱۳۹۳/۰۹/۰۶
اسلام، مظهر اعتدال است. این «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» اعتدال است؛ «قتِلوا الَّذینَ یَلونَکُم مِنَ الکُفّار» اعتدال است؛ امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر اعتدال است - اعتدال اینها است دیگر - معنای اعتدال این نیست که ما از کارهای احساس وظیفه‌ای که فرد مؤمن، جریان مؤمن، مجموعه‌ی مؤمن انجام میدهد، جلوگیری کنیم.۱۳۹۳/۰۴/۱۶
ما اگر بخواهیم در مقاصد دنیوى هم پیروز بشویم، بایستى ایمان خودمان را، اعتقاد خودمان را، عمل خودمان را، براى آن‌سوى مرز مردن تقویت کنیم. امیرالمؤمنین میفرماید من میخواهم مردم را به بهشت برسانم؛ این وظیفه‌ى ما است. نهى از منکر باید بکنیم، امر به معروف باید بکنیم، وسائل عمل خیر و حسنات را در کشور فراهم کنیم، وسائل شُرور و آفات را از دسترسها برداریم؛ این وظائف مسئولین حکومت است.۱۳۹۳/۰۲/۲۳

  • امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‏ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. در خود عرصه‏ی کربلا حضرت اهل تبیین بودند، می‏رفتند، صحبت می‏کردند. حالا میدان جنگ است، منتظرند خون هم را بریزند، اما از هر فرصتی این بزرگوار استفاده می‏کردند که بروند با آن‏ها صحبت بکنند، بلکه بتوانند آن‏ها را بیدار کنند. البته بعضی خواب بودند، بیدار شدند؛ بعضی خودشان را به خواب زده بودند و آخر هم بیدار نشدند. آن‏هائی که خودشان را به خواب می‏زنند، بیدار کردن آن‏ها مشکل است، گاهی اوقات غیر ممکن است.۱۳۸۸/۰۵/۰۵

در مسأله‏ی زن آنچه که در درجه‏ی اول اهمیت قرار دارد، مسأله‏ی «خانواده» است؛ نقش زن به عنوان عضوی از خانواده. به نظر من از همه‏ی نقشهائی که زن می‏تواند ایفاء کند، این اهمیتش بیشتر است. البته بعضی‏ها این‏طور حرفها را در همان نظر اول با شدت رد می‏کنند و می‏گویند آقا شما می‏خواهید زن را توی خانه اسیر کنید، محبوس کنید، از حضور در صحنه‏های زندگی و فعالیت بازبدارید؛ نه، به‏هیچ‏وجه قصد ما این نیست؛ اسلام هم این را نخواسته. اسلام وقتی‏که می‏گوید: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»، یعنی مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموعه‏ی نظام اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر همه سهیم و شریکند؛ زن را استثناء نکرده. ما هم نمی‏توانیم زن را استثناء کنیم. مسئولیت اداره‏ی جامعه‏ی اسلامی و پیشرفت جامعه‏ی اسلامی بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هرکدامی به نحوی برحسب توانائی‏های خودشان. بحث سر این نیست که زن آیا می‏تواند مسئولیتی در بیرون از منزل داشته باشد یا نه- البته که می‏تواند، شکی در این نیست؛ نگاه اسلامی مطلقاً این را نفی نمی‏کند- بحث در این است که آیا زن حق دارد به خاطر همه‏ی چیزهای مطلوب و جالب و شیرینی که در بیرون از محیط خانواده برای او ممکن است تصور شود، نقش خود را در خانواده از بین ببرد؟ نقش مادری را، نقش همسری را؟ حق دارد یا نه؟ ما روی این نقش تکیه می‏کنیم.۱۳۸۶/۰۴/۱۳
[چند وقتی است که مشکل بدحجابی و ارائه‌ی فرهنگهای غلط در دانشگاهها دغدغه‌ی بسیج این دانشگاهها شده است. اگر قاطعیت را ملازمه‌ی کارمان کنیم، مطرود خواهیم شد. پیشنهاد حضرت‌عالی چیست؟]

  • قاطعیت یعنی چه؟ یعنی برخورد فیزیکی و جسمانی؟ این‌که درست نیست و ما اصلاً این را توصیه نمی‌کنیم؛ اما گفتن و تذکّر دادن، خوب است. چه اشکال دارد با اخلاقِ خوب تذکّر دهند؟ دیروز حدیثی را برای جمعی می‌خواندم که آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش به آنچه دارد امر و نهی می‌کند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفیق لمن یأمر و رفیق لمن ینهی»؛ با رفق و مدارا امر و نهی کند. امر و نهی، یعنی دستور دادن - بکن، نکن - غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با رفق، مدارا و محبّت - نه با خشونت - انجام دهد. به نظرم این‌طوری باید عمل شود.۱۳۸۲/۰۲/۲۲

قانون‏شکنی جرم است. تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونی برای مقابله با هر چیزی که به نظر انسان منکر می‏آید- بدون اجازه‏ی حکومت- خودش یک جرم است؛ مگر نهی از منکر زبانی، که بارها گفتیم نهی از منکر زبانی جایز و واجب و وظیفه‏ ی همه است و در هیچ شرایطی هم ساقط نمی‏شود؛ اما آنجایی که نوبت اجرا و عمل برسد، همه باید طبق قوانین عمل کنند. هیچ‏ چیزی مجوّز این نیست که بگویند چون نیروی انتظامی و قوّه‏ی قضائیّه عمل نکردند، خودمان وارد میدان شدیم؛ نخیر، آن روزی که لازم باشد مردم برای حادثه‏ای خودشان وارد عمل شوند، رهبری صریحاً به آن‏ها خواهد گفت.۱۳۸۰/۰۵/۱۱
...(آنچه) مربوط به عموم مردم است در درجه‏ی اوّل عبارت است از امر به معروف و نهی از منکر در مسائل اجتماعی. البته در مسائل فردی، تقوا بسیار زیاد مورد توصیه‏ی امیر المؤمنین است؛ اما در زمینه‏ی مسائل اجتماعی شاید هیچ خطابی به مردم شدیدتر، غلیظتر، زنده‏تر و پُرهیجان‏تر از خطاب امر به معروف و نهی از منکر نیست. امر به معروف و نهی از منکر، یک وظیفه‏ی عمومی است. البته ما باید تأسّف بخوریم از اینکه معنای امر به معروف و نهی از منکر درست تشریح نمی‏شود. امر به معروف، یعنی دیگران را به کارهای نیک امر کردن. نهی از منکر، یعنی دیگران را از کارهای بد نهی کردن. امر و نهی، فقط زبان و گفتن است. البته یک مرحله‏ ی قبل از زبان هم دارد که مرحله‏ی قلب است و اگر آن مرحله باشد، امر به معروفِ زبانی، کامل خواهد شد. وقتی‏که شما برای کمک به نظام اسلامی مردم را به نیکی امر می‏کنید مثلًا احسان به فقرا، صدقه، رازداری، محبّت، همکاری، کارهای نیک، تواضع، حلم، صبر و می‏گویید این کارها را بکن؛ هنگامی که دل شما نسبت به این معروف، بستگی و شیفتگی داشته باشد، این امر شما، امر صادقانه است. وقتی کسی را از منکرات نهی می‏کنید مثلًا ظلم کردن، تعرض کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، نمّامی کردن، توطئه کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن و می‏گویید این کارها را نکن؛ وقتی‏که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهی، یک نهی صادقانه است و خود شما هم طبق همین امر و نهیتان عمل می‏کنید. اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آن‏گاه انسان مشمول این جمله می‏شود که «لعن الله الامرین بالمعروف التّارکین له». کسی که مردم را به نیکی امر می‏کند، اما خود او به آن عمل نمی‏کند؛ مردم را از بدی نهی می‏کند، اما خود او همان بدی را مرتکب می‏شود؛ چنین شخصی مشمول لعنت خدا می‏شود و سرنوشت بسیار خطرناکی خواهد داشت.

  • اگر معنای امر به معروف و نهی از منکر و حدود آن برای مردم روشن شود، معلوم خواهد شد یکی از نوترین، شیرین‏ترین، کارآمدترین و کارسازترین شیوه‏های تعامل اجتماعی، همین امر به معروف و نهی از منکر است و بعضی افراد دیگر درنمی‏آیند بگویند «آقا! این فضولی کردن است»! نه؛ این همکاری کردن است؛ این نظارتِ عمومی است؛ این کمک به شیوعِ خیر است؛ این کمک به محدود کردنِ بدی و شرّ است؛ کمک به این است که در جامعه‏ی اسلامی، گناه، همیشه گناه تلقّی شود. بدترین خطرها این است که یک روز در جامعه، گناه به عنوان ثواب معرفی شود؛ کار خوب به عنوان کار بد معرفی شود و فرهنگها عوض شود. وقتی‏که امر به معروف و نهی از منکر در جامعه رایج شد، این موجب می‏شود که گناه در نظر مردم همیشه گناه بماند و تبدیل به ثواب و کار نیک نشود. بدترین توطئه‏ها علیه مردم این است که طوری کار کنند و حرف بزنند که کارهای خوب کارهایی که دین به آن‏ها امر کرده است و رشد و صلاح کشور در آن‏هاست در نظر مردم به کارهای بد، و کارهای بد به کارهای خوب تبدیل شود. این خطرِ بسیار بزرگی است.

... البته امر به معروف و نهی از منکر حوزه‏های گوناگونی دارد که باز مهم‏ترینش حوزه‏ی مسئولان است؛ یعنی شما باید ما را به معروف امر، و از منکر نهی کنید. مردم باید از مسئولان، کارِخوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا؛ بلکه باید از آن‏ها بخواهند. این مهم‏ترین حوزه است. البته فقط این حوزه نیست؛ حوزه‏های گوناگونی وجود دارد.
در مسأله‏ی امر به معروف و نهی از منکر، فقط نهی از منکر نیست؛ امر به معروف و کارهای نیک هم هست. برای جوان، درس خواندن، عبادت کردن، اخلاق نیک، همکاری اجتماعی، ورزش صحیح و معقول و رعایت آداب و عادات پسندیده در زندگی، همه جزو اعمال خوب است. برای یک مرد، برای یک زن و برای یک خانواده، وظایف خوب و کارهای بزرگی وجود دارد. هرکسی را که شما به یکی از این کارهای خوب امر بکنید به او بگویید و از او بخواهید امر به معروف است. نهی از منکر هم فقط نهی از گناهان شخصی نیست. تا می‏گوییم نهی از منکر، فوراً در ذهن مجسّم می‏شود که اگر یک نفر در خیابان رفتار و لباسش خوب نبود، یکی باید بیاید و او را نهی از منکر کند. فقط این نیست؛ این جزء دهم است.
نهی از منکر در همه ‏ی زمینه‏ های مهم وجود دارد؛ مثلًا کارهایی که افراد توانا دستشان می‏رسد و انجام می‏دهند؛ همین سوءاستفاده‏ ی از منابع عمومی؛ همین رفیق ‏بازی در مسائل عمومی کشور، در باب واردات، در باب شرکتها و در باب استفاده از منابع تولیدی و غیره؛ همین رعایت رفاقتها از سوی مسئولان. یک‏وقت دو نفر تاجر و کاسبند و باهم همکاری و رفاقت می‏کنند، آن یک حکم دارد؛ یک‏وقت است که آن کسی که مسئول دولتی است و قدرت و اجازه و امضاء در دست اوست، با یک نفر رابطه‏ی ویژه برقرار می‏کند؛ این آن چیزی است که ممنوع و گناه و حرام است و نهی از آن بر همه‏ی کسانی که این چیزها را فهمیده‏اند در خود آن اداره، در خود آن بخش، بر ما فوق او، بر زیردست او واجب است؛ تا فضا برای کسی که اهل سوءاستفاده است، تنگ شود.
در محیط خانواده هم می‏شود نهی از منکر کرد. در بعضی از خانواده‏ها حقوق زنان رعایت نمی‏ شود؛ در بعضی از خانواده‏ها حقوق جوانان رعایت نمی‏شود؛ در بعضی از خانواده‏ها، بخصوص حقوق کودکان رعایت نمی‏شود. این‏ها را باید به آن‏ها تذکّر داد و از آن‏ها خواست. حقوق کودکان را تضییع کردن، فقط به این هم نیست که انسان به آن‏ها محبّت نکند؛ نه. سوء تربیتها، بی‏ اهتمامی‏ ها، نرسیدنها، کمبود عواطف و از این قبیل چیزها هم ظلم به آن‏هاست.
منکراتی که در سطح جامعه وجود دارد و می‏شود از آن‏ها نهی کرد و باید نهی کرد، از جمله این‏هاست: اتلاف منابع عمومی، اتلاف منابع حیاتی، اتلاف برق، اتلاف وسایل سوخت، اتلاف مواد غذایی، اسراف در آب و اسراف در نان. ما این همه ضایعات نان داریم؛ اصلًا این یک منکر است؛ یک منکر دینی است؛ یک منکر اقتصادی و اجتماعی است؛ نهی از این منکر هم لازم است؛ هرکسی به هر طریقی که می‏تواند؛ یک مسئول یک طور می‏تواند، یک مشتری نانوایی یک طور می‏تواند، یک کارگر نانوایی طور دیگر می‏تواند. طبق بعضی از آمارهایی که به ما دادند، مقدار ضایعات نان ما برابر است با مقدار گندمی که از خارج وارد کشور می‏کنیم! آیا این جای تأسّف نیست؟! همه ‏ی این‏ها منکرات است و نهی از آن‏ها لازم است. طبق نهج البلاغه، امیر المؤمنین نهی از این‏ها را یکی از محورهای اصلی توصیه‏ های خود قرار داده است. در باب مسئولان، آن‏طور مشی کردن و عمل کردن و دستور دادن و قاعده معیّن کردن؛ در باب عموم مردم هم آن‏ها را وادار کردن به حضور، به فعالیت و به احساس مسئولیت در مسائل اجتماعی، با همین امر به معروف و نهی از منکر.۱۳۷۹/۰۹/۲۵
هرچند فریضه‏ی امر به معروف و نهی از منکر یکی از بزرگترین واجبات اسلامی است و توصیه به آن در قرآن و گفتارهای پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و امیر مؤمنان و دیگر امامان: دارای لحنی کم‏ نظیر و تکان‏ دهنده است، ولی اگر کسی از این همه چشم ‏پوشی کند و تنها به ندای خرد انسانی گوش بسپرد، بازهم بی‏شک این عمل سازنده را فریضه و تکلیف خواهد شمرد. به نیکی خواندن و از بدی برحذر داشتن را کدام خِرَدِ سالم، ستایش نمی‏کند؟ و کدام انسان خیرخواه و حسّاس، از آن روی می‏گرداند؟ هنگامی که به این وظیفه عمل شود، به تعداد آمران و ناهیان، دعوت به خیر در میان مردم صورت می‏گیرد، و بی‏گمان لبیک‏گویانِ به این دعوت نیز کم نخواهند بود. این فراخوانی، بگمان زیاد بر خود داعیان نیز نشانه‏ی نیک بر جای می‏گذارد و از دو سو راه صلاح را هموار می‏سازد. کار نیکی که مخاطب خود را به آن امر می‏کنیم و رفتار زشتی که وی را از آن برحذر می‏داریم، هرچه بزرگتر و تأثیر اجتماعی یا فردی آن ژرف‏تر و ماندگارتر باشد، امر به معروف و نهی از منکر ما ارزشمندتر است و چنین است که عمل به این وظیفه، تضمین‏ کننده‏ ی دوام و استحکام حکومت صالحان است، و رهاکردن و به فراموشی سپردن آن، زمینه سازِ سلطه‏ ی اشرار و نابکاران.۱۳۷۹/۰۸/۲۳

  • یکی از عواملی که در جامعه از بدیها جلوگیری می‌کند، نهی از منکر و منکر ساختن منکر است. نگذاریم «منکر» «معروف» و «معروف» «منکر» شود. نهی از منکر کردن، مثل این است که بگویید آقا چرا این کار را می‌کنی؟ این چه حرکت بدی است که انجام می‌دهی؟ یک نفر بگوید، دو نفر بگویند، ده نفر بگویند؛ بالاخره طرف مجبور می‌شود ترک کند؛ یعنی اگر بارها گفته شد، روحاً مغلوب می‌گردد. من همین امر به معروف و نهی از منکر زبانی را - ولو به شکل خیلی راحت و آرام و بدون هیچ خشونت و دعوایی - واقعاً یکی از معجزات اسلام می‌دانم. مثلاً یک نفر کار خلافی می‌کند، می‌گویند آقا شما این کار را نباید می‌کردی. این مطلب را بگو و برو. می‌گوید او برمی‌گردد دو تا فحش به من می‌دهد. خیلی خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ برای خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم هم بگوید آقا شما باید این کار را نمی‌کردی؛ بدانید اگر دعوا هم بکند، دعوایش کمتر از آنی است که با نفر اوّل کرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بیستم هم همین‌طور. بنابراین، اگر نهی از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال می‌کنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهی از منکر واقعاً معجزه می‌کند.فقط هم زبانی؛ یدیش در اختیار حکومت است؛ یعنی اگر جایی باید با گناهکار به صورت یدی و مجازاتی برخورد کنند، فقط دستگاههایی از حکومت هستند که مسؤول این کارند؛ مردم نباید بکنند. اما زبانی چرا؛ خیلی هم اثر دارد.۱۳۷۷/۱۲/۰۴
  • نهی از منکر برای مردم، فقط زبانی است. البته برای حکومت، این‏طور نیست. اگر منکر بزرگی باشد، برخورد حکومت احیاناً ممکن است برخورد قانونی و خشن هم باشد؛ لیکن نهی از منکر و امر به معروفی که در شرع مقدّس اسلام هست، زبان است؛ «انّما هی اللسان».تعجّب نکنید. من به شما عرض می‏کنم که تأثیر امر و نهی زبانی اگر انجام گیرد از تأثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است. من چند سال است که گفته‏ام امر به معروف و نهی از منکر. البته عدّه‏ای این کار را می‏کنند؛ اما همه نمی‏کنند. همه تجربه نمی‏کنند، می‏گویند آقا چرا اثر نمی‏کند؛ تجربه کنید. منکری را که دیدید، با زبان تذکّر دهید. اصلًا لازم هم نیست زبان گزنده باشد و یا شما برای رفع آن منکر، سخنرانی بکنید. یک‏ کلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است. شما بگویید، نفر دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید؛ کی می‏تواند منکر را ادامه دهد؟

البته به شما بگویم عزیزان من! منکر را باید بشناسید. چیزهایی ممکن است به نظر بعضی منکر بیاید؛ در حالی که منکر نباشد. باید معروف و منکر را بشناسید. واقعاً باید بدانید این منکر است. بعضی گفته‏اند که باید احتمال تأثیر وجود داشته باشد. من می‏گویم احتمال تأثیر همه جا قطعی است؛ مگر در نزد حکومتهای قلدر، قدرتمندان و سلاطین. آن‏هایند که البته حرف حساب به گوششان فرونمی ‏رود و اثر نمی‏کند؛ اما برای مردم چرا. برای مردم، حرف اثر دارد. بنابراین، پاسخ من این شد که بهترین روش برای شما که از من سؤال کردید، «زبان» است.۱۳۷۷/۰۲/۲۲

منبع: کلید واژه امر به معروف | farsi.khamenei.ir

ادامه مطلب
کتاب نقدی بر «حجاب شرعی در عصر پیامبر» | رایگان

کتاب نقدی بر «حجاب شرعی در عصر پیامبر» | رایگان

کتاب : نقدی بر حجاب شرعی در عصر پیامبر
نویسنده: حسین سوزنچی
قیمت: رایگان
انتشار در hkashani.ir

دریافت کتاب از اینجا

ما مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، اگرچه در برخی احکام شرعی (مثل وضو) اختلاف نظر داریم، اما تعالیمی که از طریق آیات و روایات به دستمان رسیده، جای تردیدی برای ما نگذاشته که حجاب شرعی لازم برای یک زن مسلمان، پوشاندن تمام بدن غیر از صورت و دستان وی (تا مچ) است؛ و این مطلب به‌قدری واضح بوده که امروزه، نه فقط بین مسلمانان، بلکه در تمام دنیا، پوشیدن این حجاب، علامتی برای شناسایی یک زن مسلمان به حساب می‌آید تاحدی که در سراسر جهان، حکومت‌هایی که با اسلام میانه خوبی ندارند، این مدل پوشش را، چون علامت مسلمانی یک زن است، در مدارس و ادارات خود برنمی‌تابند؛ یعنی این حجاب، علاوه بر کمک به حفظ اخلاقی جامعه، امروزه نقش پرچم را برای نشان دادن هویت یک زن مسلمان ایفا می‌کند.
نویسنده محترم کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر (ص)» درصدد برآمده این تلقی از حجاب زن مسلمان را به چالش بکشد و فرضیه‌اش این است که حجاب شرعی در آن زمان، این اندازه نبوده، بلکه چیزی در حد پوشاندن تنه و ران و بازو بوده، و اسلام اصراری بر پوشش زن در برابر مردان نامحرم ندارد.
کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» نوشته‌ای است حدود ۱۰۰۰ صفحه از آقای امیر ترکاشوند که آن طور که در صفحه نمایه‌ی آن ذکر شده، ظاهرا نگارش آن در سال ۱۳۸۹ به پایان رسیده، و با اصلاحاتی، در سال ۱۳۹۰ در فضای مجازی منتشر شده است. این کتاب به تدریج در میان افراد غیرمتخصص شیوع پیدا کرده و در میان طیف خاصی از جامعه به عنوان مدرک مهمی علیه حجاب شرعی قلمداد ‌گردیده است؛ همین امر انگیزه‌ای شد برای نگارش مقاله‌ای که به بررسی میزان اعتبار آن بپردازد. اگرچه مقاله ضمیمه عمدتا به عنوان نقد کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» نوشته شده، اما با یک نگاه ثانوی به تحلیل‌هایی که با استفاده از آیات و روایات به عمل آمده، مخاطب می‌تواند با استنادات و دلالت‌های قرآنی و روایی بحث حجاب آشنا شود.

جزئیات بیشتر
کتاب آب هرگز نمی میرد

کتاب آب هرگز نمی میرد

نویسنده: حمید حسام
ناشر: انتشارات صریر
خرید نسخه الکترونیک متنی و صوتی:

کتابراه

خرید نسخه صوتی:

کتابراه

چشمم باز شد، دور و برم چند پرستار دیدم. یکی از آن‌ها شورت پارچه‌ای آورد که با کمک او و بقیه بپوشم، ملحفه را کنار زدند، دیدم پا ندارم.
روبروی اتاق، فرمانده لشکر حاج علی شادمانی ایستاده بود و داشت گریه می‌کرد.
هرچه فکر کردم کجا بودم و چه اتفاقی افتاده چیزی به یاد نیاوردم. بیمارستان در بانه بود. اما امکاناتی برای درمان نداشت. چند مسکن و سرم تزریق کردند چشمانم کمی سو گرفت، هنوز دانه‌های اشک را روی صورت فرمانده لشکر می‌دیدم که دست توی موهایم می‌کشید و دلداریم می‌داد.
در بیمارستان همان پوست نیم‌بند پای چپ را با قیچی کندند و هر دو پا مثل هم از زیر زانو قطع شدند و استخوان‌ها از بالای زانوهای هر دو پا تا کشاله ران شکسته و پر از ترکش ریز.

 بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
سلام بر یاران حسین (علیه‌السّلام) و سلام بر لشگر انصارالحسین همدان؛ و سلام بر شهیدان، دلاوران، فدائیان، شیران روز و عابدان شب؛ و سلام بر شهید زنده میرزا محمد سُلگی و بر همسر باایمان و صبور او؛ و سلام بر حمید حسام که دردانه‌هایی چون سُلگی و خوش‌لفظ را به ما شناساند. ساعتهای خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم و بارها با دریغ و حسرت گفتم:
درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم / لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم
هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران / که ره چون میتوانم یافتن سوی درون من هم ...
در میان کتابهای خاطرات جنگ، این، یکی از بهترین‌ها است. نگارش درست و قوی، ذوق سرشار، سلیقه و حوصله، همّت بلند، همه با هم دست به کار تولید این اثر شده‌اند. کتاب خانم ضرّابی در شرح حال شهید عالی‌مقام علی چیت‌سازیان نیز دارای همین برجستگی‌ها است. این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند.

جزئیات بیشتر
کتاب روضه ابوالفضل

کتاب روضه ابوالفضل

نویسنده: مریم قربان زاده
نشر ستاره ها
قیمت:  ۱۵۰۰ تومان
خرید نسخه الکترونیک

  کتابراه

«روضه ابوالفضل» به کوشش مریم قربان‌زاده، کتاب اول از مجموعه خاطرات شهدای دانشجوی پزشکی استان خراسان بزرگ در دوران دفاع مقدس با نام «روپوش‌های سفید» است. این دفتر، خاطراتی از دانشجوی پزشکی، شهید «هاشم مرگان ازغدی» از زبان خویشاوندان و دوستان و نزدیکان او است:

به اقتضای پسر بچگی و نوجوانی، دعواهایمان فرق داشت. گاهی شوخی شوخی شروع می‌شد و بعد به جاهای باریک می‌کشید. گاهی یک مسابقه کشتی به دعوا ختم می‌شد.
یک بار در همین دعوا و کشتی گرفتن‌ها، هاشم را هل دادم. سرش به اشکاف خورد. تخته سه‌ لایی نازک اشکاف لا خورد و به اندازه یک کف دست رفت توی دیوار. هاشم اول گفت: «آخ سرم»، اما وقتی چشمش به اشکاف افتاد گفت: «اوه، اوه، جواب آقا رو چی بدیم؟!».
دوباره رفیق شدیم و کلی با اشکاف ور رفتیم تا بالاخره کمی بهتر شد، اما آقام خیلی زود فهمید...

جزئیات بیشتر
مجموعه کتاب اسناد لانه جاسوسی | رایگان

مجموعه کتاب اسناد لانه جاسوسی | رایگان

ناشر: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
دوره: یازده جلد

قیمت : رایگان
نسخه الکترونیک
دریافت مجموعه کتاب

حرکتی که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ با تسخیر لانه جاسوسی امریکا در تهران آغاز کردند، بی‌تردید در تاریخ مبارزات ملتهای تحت سلطه نقطه عطف به شمار می‌رود. دانشجویان با داشتن تحلیل دقیق از روند حوادثی که داشت انقلاب اسلامی را به انحراف می‌کشاند و با انجام این حرکت‌، دست به اقدامی زدند که از نگاه امام خمینی (ره‌) انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود. برای درک این تعبیر لازم است ابعاد پیچیده این حرکت از جنبه‌های مختلف سیاسی‌، امنیتی‌، حقوقی‌، اقتصادی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. حرکت دانشجویان تداوم حرکتی بود که از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ آغاز شده و در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسیده بود اما انقلاب اسلامی نمی‌توانست بدون خشکاندن ریشه‌های استعمار به حیات خود ادامه دهد و مردم ایران باید مبارزه خود را برای جلوگیری از تکرار تجربه تاریخی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در داخل کشور ادامه می‌دادند.
هنگامی که اسناد موجود در سفارت به دست آمد و گزارش‌های مستندِ دخالت امریکا در امور داخلی ایران و طراحی توطئه‌های مختلف ـ قبل و بعد از پیروزی انقلاب ـ آشکار شد همچنین به دلیل حمایت امام خمینی از این اقدام‌، افشاگری درباره سیاستها و روش‌های امریکا در برخورد با تحولات ایران و سایر کشورها آغاز گردید. امام (ره‌) رهبری حرکت دانشجویان را شخصاً برعهده گرفت و مبارزه علیه ریشه‌های نفوذ امریکا در ایران به اوج رسید.
نظر امام خمینی درباره مبارزة همزمان علیه استبداد سلطنتی و سلطه استعماری‌، پس از تصرف لانه جاسوسی به اثبات رسید. با افشای اسناد لانه جاسوسی‌، در عمل مشخص شد که اگر مبارزه تنها با سقوط . . .

از اینجا رایگان دریافت کنید

میلاد رسول اکرم و حضرت امام صادق

جزئیات بیشتر
کتاب عباس دست طلا

کتاب عباس دست طلا

نویسنده: محبوبه معراجی پور
نشر: فاتحان
خرید نسخه الکترونیک

  فراکتاب

«این کاری که اخیراً شروع شده که از شماها با این جزئیات و ریزه‌کاری‌ها خاطرات می‌گیرند، این هم کار خیلی خوبی است. ما دو جلد از این کتاب‌های شما را خواندیم، یکی  کتاب آقای بنایی را خواندم یکی هم کتاب این آقای حاج عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات [گفته] خواندم. خیلی خوب بود انصافاً؛ مخصوصاً کتاب ایشان؛ هم مطلب در آن زیاد بود، هم آثار صفا و صداقت در آن کاملاً محسوس بود و انسان می‌دید. خداوند ان‌شاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد.» (۱۳۹۲/۱۱/۰۱)

درباره این کتاب بیشتر بخوانید

نظر رهبر انقلاب امام خامنه ای مدظله العای درباره کتاب عباس دست طلا

        

جزئیات بیشتر
کتاب صلح امام حسن | رایگان

کتاب صلح امام حسن | رایگان

مترجم: آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای
ناشر: انتشارات انقلاب اسلامی
موضوع کتاب: سیاست
تاریخ چاپ: تابستان۱۳۹۷

قیمت: رایگان

دریافت فایل صوتی جلد اول

دریافت فایل صوتی جلد دوم

دریافت فایل صوتی جلد سوم

در کیفیت و حجم های مختلف متناسب با سرعت و حجم اینترنت

دریافت نسخه چاپی کتاب صلح امام حسن، پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه‌ی تاریخ

تاریخ بخوانید: حقیت صلح امام حسن مجتبی چه بود؟

از مهم ترین حوادث زندگی مبارک امام حسن علیه السلام صلح او با معاویه است. که نفاق ها و خیانت های سپاه امام (ع) موجب آن شد.

انتشار کتاب صوتی صلح امام حسن، پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه‌ی تاریخ از سوی وب سایت http://khamenei.ir

کتاب «صلح امام حسن؛ پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه‌ی تاریخ» از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شد. اصل این کتاب با عنوان «صلح الحسن» تألیف عالم جلیل‌القدر "شیخ راضی آل‌یاسین" از علمای حوزه‌ی نجف بوده است که در سال ۱۳۴۸ شمسی توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سن سی سالگی ترجمه شده است. معظمٌ‌له در مقدمه‌ی کتاب، انگیزه‌ی خویش را این‌گونه بیان می‌کنند:
«اینک که با فراهم آمدن ترجمه‌ی این کتاب پر ارزش و نامی، جامع‌ترین و مستدل‌ترین کتاب درباره‌ی «صلح امام حسن» در اختیار فارسی‌زبانان قرار می‌گیرد، این‌جانب یکی از آرزوهای دیرین خود را برآورده می‌یابم و جبهه‌ی سپاس و شکر بر آستان لطف و توفیق پروردگار می‌سایم.
پیش از اینکه به ترجمه‌ی این کتاب بپردازم، مدت‌ها در فکر تهیه‌ی نوشته‌ای در تحلیل موضوع صلح امام حسن بودم و حتی پاره‌ای یادداشت‌های لازم نیز گرد آورده بودم؛ ولی سپس امتیازات فراوان این کتاب، مرا از فکر نخستین بازداشت و به ترجمه‌ی این اثر ارزشمند وادار کرد.
مگر که جامعه‌ی فارسی‌زبان نیز -چون من- از مطالعه‌ی آن بهره گیرد و هم برای اولین بار درباره‌‌ی این موضوع بسی بااهمیت، کتابی از همه‌رو جامع، در معرض افکار جویندگان و محققان قرار گیرد.»

جزئیات بیشتر